مبانی کمپین انتخاباتی

عباراتی چون «فضای انتخاباتی» و یا «جوّ سیاسی»، واژگان و عبارتهای نامآشنایی بهشمار میروند. بااینحال، صرف نظر از بار احساسی و معنای عمومی، آیا این عبارتها در واژهشناسی تخصّصی علوم سیاسی بار مشخّصی دارند؟ در این صورت فضای انتخاباتی چه تأثیری بر استراتژی کمپینهای انتخاباتی دارند؟
مشاهده بیشتر
بازاریابی سیاسی و انتخاباتی نیز همچون بازاریابی کلاسیک اقتصادی، از اصول مشخّصی برای جذب مخاطب و امر «فروش» که در مورد بازاریابی انتخاباتی به صورت «رأی» تغییر یافته، استفاده میکند. همین قیاس را حفظ کنیم، تحولّات رسانهها، شبکههای اجتماعی و ظهور علوم داده و شبیهسازیهای رایانهای، بازاریابی سیاسی را نیز بهسوی «ریز-هدفگذاری» یا micro-targeting سوق دادهاست. این نوع از بازاریابی، از تبلیغاتی شخصیسازیشده برای هر مخاطب استفاده میکند.
مشاهده بیشتر
علم داده یا Data scienceیکی از شاخههای نسبتاً جدید علوم کامپیوتر بهشمار میرود که روزبهروز بر طرفداران و کاربرانش افزوده میشود و پیدرپی کاربردهای جدیدی از آن مطرح میشود. بهطور عام، علوم داده تلفیقی از آمار کلاسیک بهعلاوۀ روشهای محاسباتی علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی است. بهبیان کاربردیتر، علوم داده از الگوریتمها و روشهای مختلف ریاضی، آمار، فنآوری اطّلاعات و هوش مصنوعی بهره میگیرد تا بتواند دادهها را، خواه ساختاریافته و منظّم، خواه بینظم، تجزیه و تحلیل کند. عبارت معروفی از رونالد کوز، اقتصاددان نامآشنا، در مورد علوم داده، مفهوم این شاخه از علم را بهخوبی تبیین میکند:
اگر دادهها را بهاندازۀ کافی شکنجه کنید، دیر یا زود به همهچیز اعتراف خواهند کرد.
مشاهده بیشتر
نگاهی به هزینههای قابل توجّه تشکیل و ادارۀ یک کمپین انتخاباتی و همینطور وسعت برنامهها و حجم فعّالیّتها، مؤیّد این نکتهاست که گریز و گزیری از جذب و بهکارگیری نیروهای داوطب در کمپین سیاسی نیست. نیروی داوطلب به فردی گفته میشود که بدون حقوق و مزایای اقتصادی، به فعّالیّت در کمپین یک نامزد میپردازد.
اهمّیّت و مطلوبیّت استفاده از نیروهای داوطلب نیازی به سخنی اضافه ندارد امّا پرسش اصلی این است که چرا فردی باید داوطلبانه به کمپین انتخاباتی کمک کند؟ چگونه میتوان با ایجاد انگیزه، نیروهای داوطلب بیشتری جذب کرد؟ و در نهایت چهگونه میتوان این نیروها را مدیریّت کرد؟
مشاهده بیشتر
فرآیند بازاریابی سیاسی و تشکیل کارزار، یا کمپین انتخابی ثمربخش مستلزم هزینۀ اقتصادی قابل توجّهی است. ازیکسو تبلیغات محیطی، رسانهها و حقوق منابع انسانی، و از سوی دیگر، تبیین استراتژیهای نو برای بازاریابی انتخاباتی مؤثّر، اختصاص منابع مالی عظیمی را میطلبد. دراینبین دو پرسش اساسی مطرح میشود: نخست آنکه هزینهی پیدایش و ادارۀ چنین تشکیلات عظیمی از کجا تأمین میشود؟ و دوم آنکه بازگشت مالی چنین سرمایهگذاری به چه ترتیب است؟ بهبیان دیگر، آیا تشکیل کمپینهای انتخاباتی بزرگ، از منظر اقتصادی نیز قابل توجیه است؟