جذب و مدیریت افراد داوطب در کمپینهای انتخاباتی
نگاهی به هزینههای قابل توجّه تشکیل و ادارۀ یک کمپین انتخاباتی و همینطور وسعت برنامهها و حجم فعّالیّتها، مؤیّد این نکتهاست که گریز و گزیری از جذب و بهکارگیری نیروهای داوطب در کمپین سیاسی نیست. نیروی داوطلب به فردی گفته میشود که بدون حقوق و مزایای اقتصادی، به فعّالیّت در کمپین یک نامزد میپردازد.
اهمّیّت و مطلوبیّت استفاده از نیروهای داوطلب نیازی به سخنی اضافه ندارد امّا پرسش اصلی این است که چرا فردی باید داوطلبانه به کمپین انتخاباتی کمک کند؟ چگونه میتوان با ایجاد انگیزه، نیروهای داوطلب بیشتری جذب کرد؟ و در نهایت چهگونه میتوان این نیروها را مدیریّت کرد؟
انگیزههای افراد، از مشارکت داوطلبانه در کمپینهای انتخاباتی
دلایل و انگیزههای متفاوتی برای کمکهای داوطلبانۀ افراد وجود دارد که شناخت آنها میتواند به جذب مؤثّرتر افراد داوطلب کمک کند.
- نزدیکی ایدئولوژیک یا تمایل به برنامهها و اهداف نامزد انتخاباتی
- آموزش مهارتهای کاربردی برای استفاده در مشاغل آیندهشان
- مشارکت اجتماعی و شرکت در فعّالیّتی پویا
- بازاریابی فردی و آشنایی با چهرههای تأثیرگذار (اقتصادی، سیاسی)
- تشخیص نقاط قوّت و ضعف خویش و نوعی توسعۀ فردی
باتوجّه به توضیحات بالا، «پدید آوردن» و «حفظ» فضایی که بتواند چنین انگیزههایی را ارضا کند ضروری است. هر زمانی که فرد داوطلب احساس کند که محیط کمپین انتخاباتی، با اهدافش همخوانی نداشتهباشد، از مجموعه جدا خواهدشد. ازاینروی، اگرچه نیروهای داوطلب، مدیران کمپین را از منظر مدیریّت هزینه یاری میرسانند، امّا نیازهایی دارد که پرداختن به آنها ضروری است.
شیوۀ جذب نیروهای داوطلب
همانند سایر اعضای کمپین انتخاباتی، بهترین گزینهها برای مشارکت داوطلبانه افرادیاند که تعهّد مستحکمی به نامزد انتخاباتی یا تعهّدی فکری به ایدههای اصلی نامزد انتخاباتی دارند. بههمیندلیل شاید بتوان مهمترین منابع جذب نیروی انسانی داوطلب را بهصورت زیر دستهبندی کرد:
- خانواده و نزدیکان
- دوستان و خانوادۀ آنها
- فعّالین سیاسی همایده
- سازمانهای مذهبی و مردمنهاد محلّی
- مدارس و دانشگاههای محلّی
- شبکههای اجتماعی
آخرین مورد فهرست بالا مبیّن اصل مهمّی در بازاریابی سیاسی است. بخشی از فرآیند بازاریابی سیاسی، بازاریابی داوطلبین است!
مدیریّت افراد داوطلب
اگرچه افراد داوطلب، از کمپین مورد نظر حقوق نمیگیرند، امّا شیوۀ مدیریّت آنها ملزومات یکسانی و چهبسا دشوارتری با کارمندان اصلی کمپین دارد. بهعنوان نمونه، نخستین قدم در راستای توجیه، آموزش و مدیریّت نیروهای داوطلب، توضیح «وظایف» و «اختیارات» هر فرد است. هر عضو داوطلب باید شرح دقیقی از وظایفش، اعم از ساعات و روزهای کاری و فعّالیّتهای روزانهاش داشتهباشد. از سوی دیگر، باید «ارزیابی» صحیحی از فعّالیّتهای نیروهای داوطلب وجود داشته باشد بهگونهای که افراد احساس کنند که فعّالیّتهای مفیدشان دیده میشود. احساس «مفید نبودن» یا «عدم تأثیرگذاری» فرد داوطلب را به انصراف از انجام کار سوق میدهد.
همچنین نیاز است که نیروهای داوطلب تنها به یک فرد پاسخگو باشند تا از آشفتگی و انجام فعّالیّتهای خودسر در کمپین جلوگیری شود. نکتۀ قابل توجّه در امر مدیریّت افراد داوطلب، توجّه کافی به کیفیّت کار داوطلبان است. بهبیاندیگر بهتر، داوطلبان بهصرف اینکه داوطلبند مجاز نیستند که در وظایفشان کیفیّت پایینی ارائه کنند. مدیران کمپین معمولاً ضمن پایش مستمر کیفیّت فعّالیّتهای داوطلبانه، در صورت اصلاحناپذیر بودن کیفیّت کاری فرد داوطلب، او را به بخش دیگری منتقل میکنند. همچنین مسئولان کمپین همواره این نکته را در نظر دارند که فرد داوطلب را بههیچعنوان نباید ناامید و دلسرد کرد.
سخن پایانی
اهمّیّت جذب و مدیریّت نیروهای داوطلب در بازاریابی انتخاباتی بر کسی پوشیده نیست. نیروهای داوطلب را میتوان در هر سمتی که کارکنان رسمی کمپین مشغولبهکارند، بهکار گرفت. صرفنظر از مزایای اقتصادی استفاده از نیروهای داوطلب، این افراد بهدلیل تعهّد به ایدۀ اصلی کمپین انتخاباتی، سفیران خوبی برای نامزد مورد نظر بهشمار میروند و پویایی و شادابی قابل توجّهی به کارزار مورد نظر تزریق میکنند. بااینوجود، مدیریّت این افراد نهتنها از نیروهای رسمی کمپین سادهتر نیست، چهبسا که دشواریها و چالشهای بیشتری بههمراه دارد. بنابراین، جذب، طرّاحی وظایف و اختیارات و همینطور مدیریّت افراد داوطلب نیازمند دانش، تخصص و توجّه نظر است.
مشاهده بیشتر